به گزارش «راهبرد معاصر»؛ افزایش 50 درصدی تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم به آمریکا به مثابه آغاز رسمی جنگ تجاری واشنگتن و نظام بین الملل مورد شناسایی قرار گرفته است. اگرچه این تصمیم قبلا ابلاغ شده بود، اما متحدان آمریکا از جمله ژاپن، استرالیا و حتی همسایگان آن مانند کانادا تصور می کردند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در نهایت استئنائاتی را در قبال آنها قانع شود.
ترامپ این بار نه به نظام بین الملل و نه به دشمنان خود، بلکه به دوستان خود نیز اثبات کرد که پایبندی به توافقات آشکار و پنهان در قاموس و ذهنیت وی تعریف نشده است
اکثر رایزنی هایی که طی هفته های اخیر در کاخ سفید میان سران کشورهای متحد آمریکا و ترامپ صورت می گرفت، بر سر همین مسئله بود. حتی برخی منابع آمریکایی مدعی بودند که ترامپ در این خصوص انعطاف هایی از خود نشان داده و ممکن است در سیاست عملی خود، میان متحدان و مخالفان آمریکا تفکیک و تمایزی (هر چند نسبی) قائل شود.
همچنین برخی منابع تاخیر در اعمال این سیاستهای تعرفه ای و حمایت گرایانه را نشان دهنده انعطاف جمهوریخواهان ساکن کاخ سفید در جنگ اقتصادی جدید قلمداد کرده بودند، اما اکنون اتفاق دیگری رخ داده است.
ترامپ حتی توافقات پنهانی و پشت پرده خود با کشورهای متحد واشنگتن بر سر اعمال تعرفه های تجاری را زیر پا گذاشته و افزایش 50 درصدی تعرفه بر فولاد و آلومینیوم را "بدون هیچ گونه استثنایی"عملیاتی ساخته است. در این میان بزرگ ترین شوک ممکن به بازیگرانی وارد شده که تصور شمولیت این قانون (به لحاظ کشورهای مخاطب) را نمی کردند.
ترامپ این بار نه به نظام بین الملل و نه به دشمنان خود، بلکه به دوستان خود نیز اثبات کرد که پایبندی به توافقات آشکار و پنهان در قاموس و ذهنیت وی تعریف نشده است.
صورت مسئله گویاست؛ ترامپ در صدد آن بوده که ابتدا، کشورهای مخاطب را در معرض "عمل انجام شده " قرار دهد و سپس نهایت امتیازات ممکن را از آنها در عرصه های تجاری و اقتصادی کسب کند.
فرمول ترامپ-ماسک در این عرصه مشخص است؛ هر کس در مقابل عمل انجام شده قرار گیرد، به حداقل ستانده ها و حداکثر داده ها قانع خواهد شد. برخی کشورها مانند انگلیس و استرالیا ضمن ابراز نارضایتی شدید از این اقدام دولت ترامپ، تاکید کرده اند که برنامه ای برای تقابل اقتصادی با واشنگتن ندارند.
البته این بازیگران، به دلیل پیوستگی اقتصادی مطلق با وال استریت و تابعیت مطلق سیاسی از واشنگتن، قدرت هیچ گونه مانوری نیز ندارند. برخی بازیگران ازجمله اعضای اتحادیه اروپا نیز ترجیح داده اند اقدامات متقابلی را در قبال آمریکا برنامه ریزی نموده و آن را در آینده ای نزدیک وارد فاز اجرایی کنند.
قدر متیقن ماجرا تغییری نخواهد کرد؛ ترامپ از ژانویه 2025 (زمان حضور رسمی خود در کاخ سفید) تاکنون صرفا متحدان خود را به لحاظ روانی و اقتصادی در قبال حدود و ثغور جنگ تعرفه ها به لحاظ اجرایی، تا اندازه ای آرام و قانع ساخته و متعاقبا، در بدترین برهه زمانی ممکن قانونی واحد را در قبال همه بازیگران بین المللی وارد فاز عملیاتی ساخته است.
اکنون شرکای سنتی آمریکا بیش از هر زمان دیگری نسبت به این قاعده تلخ اما واقعی آگاه شده اند که حتی در مواجهه با دولت کنونی ترامپ نمی توانند اعتمادی به مجاری پنهان دیپلماتیک و رایزنی های سری و پشت پرده داشته باشند.